ایت اله طالقانی اقای مهدوی کنی چرا گریه میکنی


بدستورخامنه ای وبا وساطت امامی کاشانی مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان شد .


مهدوی کنی پیشنماز مسجدی در خیابان ایرانشهردر تهران بودوشبهای احیا ماه رمضان مسجد شلوغ میشد . ومنبری های به اصطلاح داغ را هم دعوت میکرد از جمله سید عبدالغفار سجادی که هم با مخالفین رابطه داشت وادعای مبارزه داشت وخط میداد وهم با ساواک کار میکرد .مثل بعضی از ظاهرامخالفین فعلی که دوسره بار میکنند .هم برای ارتجاع کار میکنند ومقاله هایشان در سایتهای ایران دیدبان هم هست که حلوا حلوا میشود وملات سازی میکنند و هم سینه چاک قربانیان هستند واز هیچ رذالتی کوتاهی نمیکنند .



پدر رضائی های شهید تعریف میکرد دردوران انقلاب که اخوندها ازسوراخ بیرون امده بودند ومهدوی کنی سردمدار شده بود وبرای همه خط تعیین میکرد شبی منزل پدر طالقانی بودیم وتازه از زندان ازاد شده بودند.از دوران زندان تعریف میکردند که چه گذشته است وبا چه کسانی برخورد کرده بودند در حیاط زندان قدم میزدیم دیدم مهدوی کنی گوشه حیاط زندان نشسته وزار زار گریه میکند . بسراغ اورفتم که او را دلداری بدهم .وپرسیدم ماجرا چیست وچرا گریه میکنی پدرت مرده یامادرت مرده بالاخره عمر دست خداست .وخدا انها را رحمت کند دنیا محل گذر است مهدوی کنی گفت نه چیزی نیست وبالاخره بلند شد ودرحیاط زندان قدم میزدیم ومنتظر بودم تا ببینم چه شده او گفت شرائط زندان سخت است من عادت نداشته ام نمیدانم چرا من را گرفته اند و با احتساب امروز من هفت روز است که زندان هستم و والده اقامصطفی را ندیده ام ودلم برایش تنگ شده است ودوری اورا نمیتوانم تحمل کنم ما اهل مبارزه به این شکل داغ نبودیم بیشتر با کار فرهنگی موافق بودیم و...پدر سوخته ها من را اشتباهی گرفته اندبعضی از مخالفین به مسجد ما هم می امدندبخاطر انها من را گرفته اند و من حالانمیدانم چه کنم .



ایت اله طالقانی مات مبهوت میماند که شیخ چه میگوید وچرا زهوارش در رفته است ودارد بد جوری ابروریزی میکند.به مهدوی کنی میگوید اشیخ اینجا زندانی سیاسی هست که ده پانزده بیست سال است که زندانی هستند . تو جلوی این زندانیان مقاوم ابروی همه زندانیان سیاسی را میبری.برو همین حالا یک گوه خوردن نامه به ساواک وشاه بنویس برو بیرون وبا همین شیوه


مهدوی کنی از زندان ازادمیشود.



در دوران انقلاب مهدوی کنی یکی از کسانی بوده است که اهل بخیه بوده و بامطهری رفسنجانی بهشتی مفتح وموسوی اردبیلی وباهنر جامعه روحانیت را راه اندازی میکنند ودر مذاکره با امریکائی ها وسپهبد مقدم رئیس ساواک در خانه مرتضی مطهری ملاقات داشته است .سابقه اش در مجموع چنین بوده که در باره او میگویند اخوند انگلیسی تبار است ومرتب برای معالجه به لندن میرود .هم فال است وهم تماشا اگر بالا بیاید میگویند جناح انگلیسی ها دست بالا را دارند .



بعداز انقلاب عضو شورای انقلاب ورئیس کمیته مرکز وزیر کشور ونخست وزیر ورئیس روحانیت مبارز وهمه فن حریف است.



حسن کروبی برادر کروبی که مسول بنیاد مسکن بود به من گفت یک روز مهدوی کنی تلفنی گفت هر گاه کاری داشتید ونمیتوانستید خط را جلو ببرید تلفنی به کمیته مرکز خبر دهید ما همیشه صدتا موتور سوار اماده داریم میفرستیم بعنوان مردم همیشه در صحنه حساب انها را کف دستشان بگذارند وچماقداران را از همان ماههای اول انقلاب براه انداخته بود. در کمیته مرکز عزت شاهی هم جزو غلامان او بوده و کالبیر 45 می بست یعنی ادم مهمی شده است .



یکی از خصوصیات مهدوی کنی جوشکار بودن او است وبا هرکسی صحبت میکرده طرفدار همان بوده است وحق را به او میداده وقتی مهدوی کنی نخست وزیر بود خامنه ای رئیس جمهورشدومهدوی کنی ناچار به استعفا شد ومیرحسین موسوی نخست وزیر خامنه ای شد حالا چه شده که دویاره به صحنه امده .



رفسنجانی در عبور از بحران می نویسد .هفتم شهریور 1360


عصر در دفتر رجائی جلسه ای داشتیم پیشرفت کار مبارزه با گروههای خرابکار را دادند ...رجائی باهنر علی قدوسی محسن رضائی مهدوی کنی خامنه ای مرتضی رضائی رضا سیف الهی یوسف کلاهدوز خسرو تهرانی فخرالدین حجازی وبهزادنبوی بودند.



1شهریور 1360 با موسوی اردبیلی برای مشورت خدمت خمینی رسیدیم امام از کم احتیاطی گله داشتند با صدارت مهدوی کنی موافقت نمودند.



دوشنبه 24 اسفند 1360شب دفتر من خامنه ای مهدوی کنی موسوی اردبیلی امامی کاشانی وموحدی کرمانی امدند وراجع به کاندیدای مجلس خبرگان مشورت کردیم.



بحران عدم مشروعیت خامنه ای دربین خود کار گزاران هم مشهود است وچگونه بجان یکدیگر افتاده اند که فسیلی رابا ویلیچر ازموزه یا گورستان بیرون اورد ه بارفسنجانی تاخت زده اند .و رئیس مجلس خبرگان شده است این مجلس خبرگان بقول ایت اله منتظری همگی اخوند های درباری هستند که بخاطر پول ومقام بخدمت علیشاه در امده اند .ومیخواهند ولی فقیه ثانی را که در مخمصه با کوه یخ بر خورد کرده است نجات دهندکار ولی فقیه با اینها بجائی نخواهد رسید چرا که اگراینها موقعیتی میداشتند با خامنه ای تاخت نمیزدند .بلحاظ حوزوی همانند خود خامنه ای روضه خوان و بیکاره هستند .وخانه از پای بست ویران است .



خامنه ای تنها مانده است علی مانده وحوضش خامنه ای ثروت وقدرت را با هیچ بخشی تقسیم نخواهد کردوراهی را که رفته است باز گشتی نخواهد داشت ومیداند چگونه بر مردم حکومت کرده است .حتی رفسنجانی که اورا به تخت نشانده مورد غضب خامنه ای قرار گرفته است وبرای بقای نطامی که خود یکی ازاستوانه های ان بود بزیر کشیده شد.وماجرا تمام نشده تازه سر کلاف باز شده است.وباید شاهد افشای بسیاری از ماجراهای پشت پرده بود.



اما این کشتی ولائی در طوفان خشم مردم گرفتار امده است وجابجائی وهیچ تدبیری هم نمیتواند این خیمه وخرگاه را از خشم میلیونی مردم نجات دهد.انهم از طرف ناخدائی که فاتحه اش را مردم در خیابانهای سراسر کشور خوانده اند.



رفسنجانی در نماز جمعه در اوج کشتار های سالهای 1360و1362گفت اگر همان اول انقلاب صدتا یا دویست نفر از مجاهدین خلق را اعدام میکردیم حالا مجبور نمیشدیم که هزار نفر از انها رااعدام کنیم و گروهکها اعلامیه داده اند ونوشته اند خون پاک فرزندان خلق را بزمین میریزند این خون ازخون خوک هم کثیف تر هست.


سر نوشت رفسنجانی را همه مردم میبینند که به چه ذلتی کشیده شده است .اینست نتیجه جنایتهایش که باید همان اوباشی که او انها را برای سرکوب بکار میگرفت در جماران جمع شوند وعلیه اکبر شاه شعار دهند .ورفسنجانی بیچاره وسردار بازندگی جرات نمی کند نفس بکشد. پس ان ادعاها که اهل مبارزه بوده است چندین جلد کتاب با عکس تفصیلات هم درباره ان نوشته است چه شد.



وسرنوشت خامنه ای همانند همه دیکتاتورها خواهد بود واز ان گریزی نیست وطی سی سال هر کسی با این روضه خوانها مخالف میشود برچسب مامور امریکا واسرائیل را برپیشانی او میزنند تابتوانند طناب دار را بگردن او بیاندازند و تواب خانه بیست وچهار ساعته دراوین وکهریزک کار میکند که بگویند عامل استکبارجهانی بوده اند . تاخامنه ای با خیال راحت بر مردم خدائی کند .ومهدوی کنی در بر تخت نگهداشتن خامنه ای بهتر از سایر اخوندها مثل ملاحسنی نخواهد بود.اینده نزدیک نشان خواهد دادکه این جابجائی ها تاثیری در سرنگونی نخواهد داشت واثری از این حکومت باقی تخواهد ماند.


وچهار شنبه سوری امسال پیام خشم ملتی بود که اخوند ها نمیتوانند از ان به گریزند وعلیرغم تمام فتواها و مامورین ولباس شخصیها مردم یکپارچه برای مخالفت به خیابان امدند.


این اتش خاموش شدنی نیست تا روزی که ملاهای قرون وسطائی را بزیر بکشند.و انقلاب تنها راه نجات مردم ما از نکبت ولایت فقیه است .